نقد فیلم بلک آدام Black Adam
فیلم بلک آدام 2022 داستان در مورد تقریبا 5000 سال از اعطا شدن قدرت مطلق خدایان مصر به بلک آدام (با بازی دوئین جانسون) و زندانی شدن وی میگذرد. حال با گذشت هزاران سال او از مقبره زمینی خود آزاد شده و آماده است تا عدالت را به شیوه خاص خود در دنیای مدرن برقرار سازد اما…
این خلاصه ای بود از داستان فیلم Black Adam و نقد این فیلم را در کارمادیو بخوانید.
فیلم بلک آدام جدیدترین اثر از دنیای سینمایی دی سی است؛ دنیایی که خشت اول آن کج گذاشته شد و تا امروز با مشکلات فراوانی همراه بوده است. فیلم Black Adam قرار بود که یک اثر متفاوت در این جهان سینمایی باشد و نویدهای زیادی درباره اینکه با یک اثر متمایز روبرو هستیم، داده میشد.
دواین جانسون یا همان راک، تاکنون در فیلمی با محوریت ابرقهرمانها بازی نکرده بود. خود این مساله برای همگان تعجب آور بود و کسی نمیدانست چرا راک که در دنیای واقعی هم شبیه به ابرقهرمانها است، چرا تاکنون لباس هیچ سوپرهیرویی را نپوشیده است. طلسم این موضوع با فیلم بلک آدام شکست و از زمان درز این خبر که راک قرار است لباس بلک آدام را بپوشد، چشمهای امید زیادی به فیلم جدید او دوخته شد.
بلک آدام قهرمانی است که در دنیای کمیک بوکها و بین دوستداران داستانهای کمیک، شخصیت شماره یک و بسیار بسیار محبوبی شمرده نمیشود؛ این حرف به منزله این نیست که به طور کلی هیچ فن بیسی برای آدام سیاه وجود نداشته باشد اما جزو کاراکترهای فوق العاده محبوب دی سی هم نیست. ساخت فیلمی از روی این شخصیت نیازمند به یک بازیگر فوق محبوب داشت تا بتواند همگی را به خود جذب کند و چه کسی بهتر از راک؟
بلک آدام فیلم راک است، از همین موضوع هم ضربه خورده و نتوانسته تبدیل به اثری ماندگار در سینمای ابرقهرمانی بشود. در تک تک لحظات فیلم میتوان به این نکته پی برد که دواین جانسون چقدر در ساخت فیلم و حتی احتمالا در نماهای دوربین اعمال نظر کرده و از کارگردان خواسته که ستاره درخشان و پرفروغ فیلم، فقط خودش باشد و بس. حتی شخصیت منفی (ویلن) درست و حسابی هم برای فیلم تعریف نشده تا مبادا از ابهت بلک آدام کاسته شود. بلک آدام در قامت یک سوپرمن جدید به نمایش در آمده و راک حالا که لباس سوپرمن را نپوشیده، تصمیم گرفته در کالبد کاراکتری فرو برود که هیچ چیزی از آن کمتر از سوپرمن نباشد.
اهمیت بیش از اندازه به راک و ذوق زدگی مضاعف کارگردان نسبت به داشتن او در جلوی دوربین، پاشنه آشیل فیلم است. اما از آنسو فیلم برگهای برندهای هم دارد که کاری میکند تا کفه ترازوی فیلم کمی متعادل بشود. بلک آدام تقریبا تا یکی دو دقیقه پایانی خود ربطی به دنیای سینمایی دی سی که از آن میشناسیم ندارد و داستان را به طور مستقل پیش میبرد. کاراکترهای کاملا جدیدی را به ما نشان میدهد و پای پیرس برازنان نازنین را نیز به دنیای ابرقهرمانی باز میکند. جدا از همه اینها، پیامی که بلک آدام در فیلم خود منتقل میکند؛ پیامی است که این روزها شنیدن آن واجب است و دنیا به آن نیز دارد؛ هرچقدر که کلیشهای باشد. آن پیام چیزی نیست جز مبارزه با ستمگر و آزادی.
سازندگان ترجیح دادند یک شهر فرضی را برای فیلم خود مطرح کنند و نام آن را خندق گذاشتند، شهری که دقیقا تداعی کننده مصر باستان است. مردم خندق، در دوران باستان با ظهور بلک آدام، توانستند در برابر ستمگر قد علم کنند و با آن مبارزه کنند. با این وجود طی سالیان متمادی، خندق در دوران امروزی هم بار دیگر تحت استعمار کشوری ظالم قرار گرفته و مردم آن در اسارت به سر میبرند. برخی از مردم خندق به صورت زیرزمینی کارهایی میکنند تا بلکه شهرشان رهایی پیدا کند و یکی از آنها باستان شناسی است که به افسانه بلک آدام باور دارد. او میخواهد با احیا کردن این فوق انسان، از او برای آزادی خندق کمک بگیرد.
بلک آدام شخصیتی است که از هزاران سال پیش تا کنون خواب بوده و حالا در دنیای مدرن امروزی بار دیگر متولد شده است. او راه و روشی مانند دیگر ابرقهرمانان ندارد چرا که اساسا خودش را یک «قهرمان» نمیداند. بلک آدام از زور و خشونت استفاده میکند؛ او خشونت طلب است و پاسخ مشت را با مشت میدهد. قصد سازش ندارد و در برابر ظلم، تمام قد میایستد. آرناشیسم بودن بلک آدام به مذاق دیگر سوپرهیروها خوش نمیآید اما او بازهم راه خودش را میرود و فیلم نشان میدهد که گاهی لازم است برای رسیدن به آزادی، هزینههایی را محتمل شد.
به جز بلک آدام ما شاهد یک گروه ابرقهرمانی دیگر در فیلم هستیم که همگی شخصیتهای جدیدی هستند و تاکنون در دنیای سینمایی دی سی ظاهر نشده بودند. این گروه برخلاف بلک آدام خشونت طلب نیستند و با دشمنان خود گفتگو میکنند. یکی از آنها یعنی دکتر فیت (سرنوشت) آینده را میبیند اما قصد ندارد آن را به طور شفاف برای دیگران بازگو کند. شباهت دکتر فیت به دکتر استرنج و شباهتم شخصیت اتم به آنتمن، به دنیای کمیک بوکها و رقابت دی سی و مارول برمیگردد اما شباهت آنها در جهان سینمایی خیلی بیشتر توی ذوق میزند و تیم سازنده تلاشی نکرده تا بتواند با دادن خصیصهها و ویژگیهایی خاص، آنها را متمایز جلوه کند. کاراکتری مثل دکتر فیت که ریشه داستانی جذابی دارد هم در فیلم عملا به قهقهرا رفته و شخصیتی کاملا کاغذی دارد. به جز دکتر فیت، دیگر ابرقهرمانانی که در کنار بلک آدام هستند هم شخصیتهای تک بعدی و مقوایی هستند و این مساله به همان نقطه ضعفی برمیگردد که پیشتر به آن اشاره کردم: تمرکز بیش از حد فیلم روی راک.
در فیلم بلک آدام این موضوع مطرح میشود که آزادی به دست انسانها انجام میشود و سوپرهیروها نه یک لیدر و رهبر بلکه نهایتا یک نگهبان هستند. بلک آدام سعی میکند به مخاطب خود یاد بدهد که ابرقهرمانان واقعی انسانها هستند و با اینکه این کار را بسیار شعاری انجام میدهد، اما باز هم پیامی است که به دل مینشیند. فیلم سعی کرده به جای پرداختن به موضوعات کلیشهای و تکراری نبرد خیر و شر در اکثر فیلمهای سوپرهیرویی، وارد زاویه جدیدی بشود و رنگ و بوی سیاسی – اجتماعی به آن بدهد. این کار به سادهترین شکل ممکن و حتی در مواقعی به شکلی بچهگانه صورت گرفته اما همانطور که گفته شد، اقدامی ستودنی است که رسما آن را با سایر فیلمهای سوپرهیرویی متمایز میکند.
در فیلم بلک آدام پتانسیلهای زیادی وجود دارد که از آنها استفاده نشده و حتی از خود کاراکتر اصلی که هسته و تمرکز اصلی روی آن است هم به درستی استفاده نشده است. فرصتهای هدر رفته زیادی در بلک آدام وجود دارد که معلوم نیست چرا اینچنین سوختهاند. سازندگان حتی در خلق صحنههای اکشن فیلم هم خلاقیتی از خود به کار نبردند و هیچ یک از نبردهای ابرقهرمانانی که در طول فیلم با همدیگر میجنگند، یک صحنه جادویی و حماسی خلق نمیکند.
فیلم Black Adam آن موفقیتی که دی سی از آن دم میزد نیست اما به عنوان اثری که میتواند به طور مستقل در دنیای سینمایی ابرقهرمانی خودنمایی کند، پذیرفتنی است. راک توانسته در اولین حضور خود در این ژانر، ابهت خوبی از خودش نشان دهد و با اینکه پیازداغ این موضوع زیاد شده و گاهی به سوختن هم کشیده! ولی در کل سوپرهیرویی که او به نمایش میگذارد، میتواند در آینده بسیار بیشتر بدرخشد.